از انقلاب 57 حمایت می‌کنم

از انقلاب 57 حمایت می‌کنم
انقلاب 57 معروف به انقلاب اسلامی از دید من دارای هفت ویژگی خاص است که با وجود تمامی چالش‌ها و اتقاقات بدی که در این سال‌ها افتاده کماکان از آن حمایت می‌کنم. البته ناگفته نماند که جمهوری اسلامی دارای مشکلاتی از جمله اقتصادی و فرهنگی است که به اعتقاد بنده بعید است از این مشکلات در چشم اندازی نزدیک به دلیل ضعف مدیران، کج سلیقگی مسئولان، سیستم اداری ضعیف و اجرا نشدن درست قانون اساسی خارج شویم. یک؛ خروج از سلطه غرب و حفظ استقلال کشور انقلاب آقای خمینی تنها انقلابی بود که دست استعمارگران را پس از سال‌ها تسلط، از کشور کوتاه کرد و در حال حاضر کار را به جایی رسانده که ایران با امپریالیسم غربی که در کشورهای همسایه خود پایگاه نظامی دارند جنگ نیابتی می‌کند و خواهان خروج نیروهای آمریکایی از منطقه خاورمیانه است. از انقلاب 57 تا کنون ایران زیر بار حرف زور هیچ‌کدام از دولت‌های متخاصم نرفته و اجازه دخالت در تصمیمات داخلی خود را به نیروهای بیگانه‌ نداده است. دو؛ قدرت نظامی مستقل قدرت نظامی مهم‌ترین اولویت و اولین مسئله کشورهای خاورمیانه است و جمهوری اسلامی با توجه به تجزیه و اشغال ایران در زمان قاجار و پهلوی، کودتای 28 مرداد توسط آمریکا، جنگ داخلی کردستان و جنگ 8 ساله با عراق، این مسئله را خوب درک کرده که باید قدرت نظامی خود را بومی کند و به هیچ کشوری وابسته نباشد. پتانسیل بالقوه ساخت بمب اتم، حضور استراتژیک در کشورهای منطقه، تکنولوژی موشکی و پهپادی، انبارها و زرادخانه‌های موشکی و شبه نظامیان عقیدتی مزیت‌های نظامی ایران اسلامی است که آن را به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل کرده است. سه؛ حفظ تمامیت ارضی کشور تمامیت ارضی یا یکپارچگی سرزمینی به معنای دفاع از مرز و بوم در مقابل دشمن خارجی و جدایی طلبان داخلی است. ما با مطالعه تاریخ معاصر ایران متوجه حمله مستقیم نظامی و فشارهای سیاسی دولت‌های خارجی برای گرفتن بخش‌هایی از سرزمین مان در دو دوره قبلی (قاجار و پهلوی) بوده‌ایم اما در حکومت فعلی با توجه ویژه‌ای که به بخش نظامی شد هزینه جنگ مستقیم را برای کشورهای متخاصم بالا برده و از این رو آن‌ها رویکرد خود را تغییر داده‌اند و با ایجاد گروهک‌های تروریستی در داخل و خارج از مرزها به دنبال نا امن کردن و تجزیه ایران افتادند. جمهوری اسلامی با اشراف اطلاعاتی و قدرت نظامی اجازه هیچ‌گونه حضور و فعالیت در داخل مرزهای خود را به این گروهک ها نمی‌دهد و با نفوذ در کشورهای منطقه هم به صورت مستقیم و هم به صورت نیابتی با این گروهک‌ها می‌جنگد تا مرزهای ایران در امنیت باقی بماند. چهار؛ تمدن نوین اسلامی از ابتدای انقلاب شعار نه شرقی، نه غربی (به معنای دیگر نه مارکسیست و نه لیبرالیسم) مطرح شد و شخص آقای خمینی هر دو ایدئولوژی را نفی کرد و خواستار یک ایدئولوژی جایگزین به نام جمهوری اسلامی شد. اسلام حدود 1400 سال است که در فرهنگ، هنر، آداب و رسوم ملت ایران نقش دارد و با سبک زندگی مردم آمیخته شده است؛ بیشتر مردم سبک زندگی غربی (لیبرالیسم) که از دوره پهلوی به کشور ما تحمیل شد را نمی‌پذیرفتند و با آغوشی باز حکومتی برگرفته از اسلام شیعه که محصول خاص خود ایران است را پذیرفتنند. پنج؛ احیای امپراطوری ایدئولوژی و اندیشه‌های آقای خمینی به ایران هیچ‌وقت این اجازه را نمی‌دهد که در رخدادهای جهانی یک کشور حاشیه‌ای باشد و تفکرات او را می‌توان ابزاری برای امپراطوری ایران خواند که قدرت نفوذ جمهوری اسلامی را در کشورهای منطقه و جهان گسترش می‌دهد و به زبان دیگر می‌توان گفت ایران در حال ساخت یک امپراطوری است. هر چند مسئولین جمهوری اسلامی اعتقادی به واژه امپراطوری ندارند و هیچ وقت هم در رسانه‌ها بیان نمی‌شود ولی روندی که پیش گرفته شده نمایان تشکیل یک امپراطوری با محوریت ایران است. جمهوری اسلامی از سازمان‌ها و کشورهایی که با او همراه و هم‌مسیر هستند حمایت سیاسی، اطلاعاتی، مالی و تسلیحاتی می‌کند تا از طریق آن‌ها به اهدافی که مد نظر محور مقاومت است برسد. شش؛ ایجاد محور مقاومت شبه نظامیان عقیدتی و کشورهای اسلامی که با سیاست‌های آمریکا و اسرائیل در منطقه مخالف هستند با ایران متحد شده و محور مقاومت را تشکیل داده‌اند. جمهوری اسلامی روی جریان مقاومت سرمایه‌گذاری ویژه و استراتژیکی کرده و اهداف آن‌ها را به اهداف خود گره زده؛ این جریان به دنبال خروج آمریکا از منطقه و حذف رژیم صهیونیستی از نقشه‌های جهانی است و ثابت کرده که همیشه یار و یاور ایران در شرایط سخت و حساس کنونی بوده، کما اینکه ایران هم همیشه حامی آن‌ها بوده. از دید کشورهای غربی محور مقاومت بازوی اجرایی ایران در جنگ نیابتی منطقه غرب آسیا است و با دشمنان ایران نبرد مستقیم می‌کند ولی ایران بارها اعلام کرده که هیچ‌گاه نگاه بالا و پائینی نسبت به محور مقاومت نداشته و تمامی اعضای مقاومت باهم برابرند. هفت؛ حفظ بنیان خانواده خانواده در بین تمامی جوامع بشری به عنوان اصلی‌ترین و اولین نهاد اجتماعی یک جامعه محسوب می‌شود که زیربنا و تشکیل دهنده فرهنگ‌ها، تمدن‌ها و تاریخ بشر بوده است اما با انقلاب جنسی و گسترش تفکرات فمنیستی که در 50 سال اخیر در آمریکا، اروپا و سایر ملل رخ داد، رفتارهای جوامع آن‌ها را دچار تغییرات زیادی کرد و خانواده را با چالش‌های جدیدی روبه‌رو نمود. برابری جنسیتی، آزادی پوشش زنان، تعدد روابط جنسی، همجنس گرایی و زندگی با حیوانات خانگی به جای فرزند و یا حتی شریک جنسی نمونه‌ای از این تغییرات است که باعث فروپاشی خانواده، کاهش جمعیت، بالا رفتن آمار افسردگی، سردتر شدن روابط انسانی و... شده است. در نقطه مقابل این جریانات جمهوری اسلامی قرار دارد؛ در این حکومت خانواده اساسی ترین رکن جامعه محسوب می‌شود و مادر نیز بنیان اصلی خانواده است. جمهوری اسلامی به هیچ عنوان موافق برابری جنسیتی بین زن و مرد نیست بلکه اعتقاد به عدالت جنسی دارد. پوشش و حجاب زنان در جامعه با توجه به پروپاگاندایی که بر علیه آن می‌شود کماکان حفظ شده و جزو خطوط قرمز نظام قرار گرفته است. همجنسگرایی در ایران جرم تلقی می‌شود و تعدد روابط جنسی در عموم مردم کار ناپسندیده‌ای است.دسته‌بندینوشتهتاریخ و سیاستکلید‌واژهایرانانقلاب اسلامیامپراطوری ایران22 بهمنخروج از سلطه غربحفظ استقلال کشورقدرت نظامی مستقلموشک و پهپادبمب اتمحفظ تمامیت ارضیتمدن نوین اسلامیاحیای امپراطوریمحور مقاومتشبه نظامیان عقیدتیحفظ بنیان خانوادهپوشش و عفاف
آغاز استقلال ملی، پایان استعمار خارجیایران پس از دو دوره پهلوی و قاجار از سلطه غرب خارج شد...جمعه 22 بهمن 1400